قالی یا فرش نوعی زیرانداز بافته شده از الیاف پنبه، پشم و در بعضی موارد ابریشم است که معمولاً برای پوشش زمین به کار میرود. از آنجا که قالی و فرش همیشه نقشهای زیبا بر خود داشتهاند، امروزه به جنبهٔ تزئینی آن نیز توجه میشود.ازسال ۱۳۹۳ به بعد شهر تبریز به عنوان پایتخت فرش جهان معرفی و این اثر ماندگار در میراث ملموس یونسکو با شماره ۰۰۳۸۳ ثبت گردید.
ریشهشناسی واژههای مربوط به گستردنیها[ویرایش]
در زبان پهلوی واژههای گوناگونی برای اشاره به انواع گستردنیها به کار برده میشد: برای قالی نفیس از بَت یا بوپ، برای نمد و فرش ازنمت استفاده میشد و برای فرش و بستر از ویستَرْگ که از ویستردن (wistardan) گرفته شده که در فارسی امروز، گستردن گفته میشود.
اما واژهٔ قالی یا خالی یا غالی از نام شهری به نام قالین (اصل نام شهر مشخص نیست هرچند قلعه و نه شهری وجود دارد که به انگلیسی غالین جاکار و بِرداوان مینامند و در خود ارمنی برداوان میگویند) در ارمنستان(بخشی از ایران باستان) گرفته شدهاست.∗
البتّه فرهنگ لغت عمید کلمهٔ قالی را برگرفته از کلمهٔ ترکی قالین به معنای فرشِ پُرزدار که با نخ و پشم به رنگهای مختلف بافته میشود، معنی کرده است.[۱] ∗
معنای «بوب» در لغتنامه دهخدا چنین آمدهاست:
فرش و بساط خانه... فرشی که آن را انبوب نیز گویند... در ارمنی، بوب و پهلوی، بوپ. در تاریخ طبری از ابوجعفر محمد بن جریر طبری (حدود ۲۶۶ - ۳۱۰) و ترجمه و تالیف ابو علی محمد بلعمی (۳۲۵) واژه «بساط» مترادف فرش آمدهاست. در آنجا از «فرش بهارستان» سخن میرود که در حملهٔ اعراب به ایران از کاخ تیسفون بدست آمدهاست. در معجم البلدان از یاقوت حموی (اوایل سده هفتم هجری قمری) چنین میآید: «بساطی یافتند از دیبا، شصت ارش اندر شصت ارش». در نُزهَة القُلوب حمدالله مستوفی (۷۵۰) از قول ابوعون صاحب کتاب الذیج چنین آمدهاست: «در قالیقلا فرشی بافته میشود که آن را قالی نامند و قالی نسبت اختصاری است به شهر قالیقلا و قالیقلا شهری است در ارمنستان کبیر... از عهد انوشیروان، هنوز ارمنستان بدست ایرانیان بود تا اسلام آمد... «ارمینیاغس» یکی از مردم ارمنستان زمام حکومت... را در دست گرفت. پس از وی زنی به حکومت رسید بنام «قالی» و شهری ساخت و آن را «قالیقاله» نامید که به معنای احسان است.»
پیشینهٔ قالی[ویرایش]
به دست بافتهٔ پُرزدار و گرهدار قالی گویند. همهٔ پژوهشگران بدون چون و چرا بر این نکته اعتراف دارند که قالی و قالیبافی از آسیا شروع شده است. پژوهشگران بر این عقیدهاند که ترکستان، ایران و قفقاز میباید مهد اولیهٔ این هنر بوده باشند. از عباراتی که در انجیل و ادبیات کلاسیک آمده به این نتیجه رسیدهاند که هنر شرقی قالیبافی مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بوده و وجود داشته است.[۲]
هومر حماسهسرای معروف سدهٔ هفتم پیش از میلاد یونان صحبت از «کاناپهای که با یک قالی ارغوانی مفروش شده بود» میکند. یا گزنفون مورخ، فیلسوف و سردار آتنی که در سال ۴۰۱ پیش از میلاد به جنگ با ایرانیان باستان پرداخته، گزارش کرده است که ایرانیان عادت دارند روی قالیهای نرم استراحت کنند. با نگاهی به نقشهٔ جغرافیا امروزه منطقهٔ وسیعی شامل کشورهای آسیای صغیر، ترکیه، قفقاز، ایران، ترکمنستان، پاکستان، افغانستان، هند، تبت، چین، مصر، اسپانیا و حتی کشورهای شبهجزیرهٔ بالکان مانند رومانی را مییابیم که هنر و صنعت قالیبافی در آنها وجود دارد؛ ولی آنطور که پژوهشگران گفتهاند، ایرانیان نخستین قومی بودهاند که به قالیبافی پرداختند و در این زمینه سرآمد جهانیان شدند. چنانکه آخرین پژوهشهای باستانشناسی هم دال بر این موضوع هستند. منظور اشاره به قدیمیترین قالیِ پُرزدارِ شناختهشدهٔ موجود در جهان یعنی قالیچهٔ پازیریک است که در سال ۱۹۴۹ میلادی برابر با ۱۳۲۷ هجری شمسی توسط گروهی از باستانشناسان روسی به سرپرستی پروفسور رودنکو در حفاریهایی در منطقهٔ آلتای سیبری جنوبی در درهٔ پازیریک کشف شد[۲]
تاریخچهٔ بافت قالی (یا فرش) تا آنجا که دانسته شده است، به هزارهٔ پنجم و ششمِ پیش از میلاد در آسیای مرکزی برمیگردد. قالی ایرانی پازیریک، قدیمیترین قالیِ دستبافِ یافتهشدهٔ جهان است که در سیبری کشف شده و بافت ایران در دوران هخامنشیان است. قالیبافی در سدهٔ ۱۰ میلادی به وسیلهٔ مورها به اسپانیا شناسانده شد. جنگهای صلیبی باعث شد تا قالیهای ترکی به اروپابرده شوند که در آنجا بیشتر از دیوارها آویزان میشد یا بر روی میزها قرارمیگرفت؛ بنابراین، از آغاز آشناییِ اروپاییان با قالی، آنها به آن به دیدهٔ یک اثر هنری و نه یک زیراَنداز مینگریستند. پس از گسترش تجارت در سدهٔ ۱۷، قالیهای ایرانی به شکل چشمگیری به اروپای غربی شناسانده شدند.
امروزه مراکز عمدهٔ تولید و بافت قالی، کشورهای ایران، پاکستان، هند، ترکیه، شمال آفریقا، منطقهٔ قفقاز، نپال، اسپانیا، ترکمنستان و تبت میباشند.
تاریخ قالی در ایران[ویرایش]
پیشینهٔ درهمتنیدنِ الیاف در ایران برای تولید منسوجات بهخصوص پارچه، به هزارهٔ پنجم پیش از میلاد میرسد. آثار گرانبها و زیبایی که از بخشهای مختلف ایران به دست آمده، گواه آن اند که منسوجات ارزشمند و بحثبرانگیزی در این دوران وجود داشتهاند، ازجمله تابوت سفالی دوران دالما، کردستان، همچنین آیینهٔ مسیِ زنگزدهٔ نوعِ ایلامی در سییَلک و سایر مناطق.
بعد از گذشت سالیان متمادی، تقریباً در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، انسان توانست چگونگیِ بههمریسیدنِ نخها و ساختنِ طناب را کشف کند. این اکتشاف مانند تمام اکتشافهای تاریخ فواید بسیار سودمندی برای هنر و صنعتِ آن دوران داشت. از جمله آن که از رشتههای درهمتنیدهٔ طناب مانندی برای زیباییِ ریشههای فرش استفاده میکردند. آثار بهدستآمده از مناطقی مانند گورهای مارلیک،قلعهٔ کوتی در دیلمان، و همچنین حسنلو نزدیک ارومیه شاهدهایی بر این ادعا هستند.
قدمت فرشبافی و بهطورکل منسوجات در ایران بسیار زیاد است. آثار زیبا و تفکربرانگیزی از دورههای مختلف کشف شدهاند که نمیتوان آنها را بهطورِدقیق به یک دورهٔ خاص نسبت داد. گاهی اوقات یک اثر طیِ گذشتِ سالیانِ دراز و طی سلسلههای مختلف ساخته شده است.
- ایلخانیان و تیموریان
فرشهای دورهٔ ایلخانیان زیاد شناختهشده نیستند. در این مورد محققی به نام آرمی برینگز نظریهای ارایه داده که دارای نقاط ضعف بسیاری میباشد و در درستی آن به دیدهٔ تردید باید نگریست. بر پایهٔ نظر او نقاشیهایِ فرشهای دورهٔ تیموریان دقیقاً خصوصیاتِ فرشهای این دوران را بازمیتابند. به عبارت دیگر با دیدن این نقاشیها میتوان به تمام ویژگیهای بافتی و ظاهری و به طور کل تاریخچهٔ آنها پیبرد. اما از آنجا که نقاشیهای بهدستآمده از هنر فرشبافی این دوران بسیار محدود میباشند، پس اطلاعات زیادی از فرشهای این دوره در دست نیست و درست همینجاست که سستیِ نظریهٔ برینگز هویدا میشود.
- دورهٔ صفویه
میتوان گفت فرشهای ایران در دورهٔ صفویه به بالاترین حد خود در زیبایی و بافت رسیدهاند که این مهم به دلیل تحت پشتیبانی شاهان قرارگرفتن، دسترسیداشتنِ فراوان به مواد مورد نیاز برای بافت فرش و همچنین بهرسمیتشناختنِ فرش به عنوان کالایی برای تجارت بوده است.[۳]