صنعت فرش

درباره صنعت فرش ایرانی (دستی وماشینی)وتوضیحاتی درباره آن

صنعت فرش

درباره صنعت فرش ایرانی (دستی وماشینی)وتوضیحاتی درباره آن

صنعت فرش

توضیحاتی درباره فرش دستی و ماشینی وبازار فروش آ وجایگاه فرش درایران وجهان

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰۸
آبان

شیرازه یا کناره پیچ در بافت قالی

بعد از بافت هر رج باید شیرازه یا کناره پیچ نیز به موازات قالی بافته شود. بافت کناره پیچ، تا حدودی تارهای چله را مهار کرده و از گسیختگی آن جلوگیری می‌کند. ضمنا در اطراف و حواشی قالی، ضمن پوشاندن سر پودها نظم و ظرافت خاصی می دهد. شیرازه انواع مختلفی دارد متصل و منفصل.

696860

  • شیرازه‌بافی متصل: برای بافت کناره پیچ (شیرازه بافی) چند رشته نخ خامه را که همرنگ ساده بافی و متن اصلی قالی باشد، به هم تابیده و به صورت گلوله کوچکی در می‌آورند. یک گلوله برای شیرازه سمت راست و یک گلوله برای سمت چپ. سر نخ گلوله را به ۳ یا ۵ رشته تار (برحسب اندازه و ظرافت قالی) که قبلا در مرحله چله کشی برای شیرازه بافی در طرفین چله‌ها پیش بینی شده گره می‌زنند. معمولا حدود ۱۰ سانتیمتر به اندازه سر ریشه‌های قالی در ابتدا و انتها، سر آن را آزاد می‌گذارند. پس از هر نوبت پود دادن (ضخیم و نازک) گلوله را از تارهای شیرازه عبور داده و همراه سر پودها به صورت لوله‌ای یا حصیری پیچانده و محکم می‌کشند و این کار را در همه رج‌ها تکرار می‌کنند.
انواع شیرازه بافی متصل عبارتند از:

شیرازۀ حصیری (چند ردیفه ): به صورت نوار باریک در کناره‌های قالی (قالی‌های عشایری)شیرازۀ متوازی

شیرازۀ متخاصم

شیرازۀ متضاد

شیرازۀ متقاطع

روش شیرازه منفصل حصیری در مرمت شیرازه قالی

روش منفصل حصیری در مرمت کناره پیچ قالی

  • شیرازه‌بافی منفصل: در کناره پیچ منفصل پس از اتمام قالی، شیرازه‌بافی جداگانه انجام می‌شود. به این ترتیب که سر پودها بعد از هر رج بافت از دور چله‌های شیرازه طرفین قالی گذشته و به داخل قالی بر می‌گردد. بعد از تکرار چندین رج حدود ۵ سانتیمتر سر یکی از پودها را به دو راست رو یا تسمه آهنی که برای این کار در طرفین دستگاه (بین قالی و راست روها) و برای جلوگیری از کجی قالی تعبیه شده، پیچیده و به داخل قالی برمی‌گردانند.
    این کار در تمام طول بافت قالی تکرار می‌شود. بعد از بافت کامل قالی سر پودهایی را که به راست روها و یا تسمه‌های طرفین بسته شده می‌برند و کناره‌ پیچ مناسب با متن و ظرافت قالی جداگانه تهیه و به وسیله سوزن به کناره‌های قالی به نحوی می‌دوزند که حالت شیرازه متصل را پیدا کند. شیرازه منفصل معمولا در دستگاه‌هایی که کوجی ندارند متداول است، مانند دستگاه‌های ترکی در منطقه آذربایجان.

لازم به ذکر است که استحکام و کیفیت کناره پیچ متصل در عمل بهتر از نوعمنفصل آن است.

 

۰۸
آبان

برای بیشتر ما این موقعیت پیش آمده که برای خرید فرش به فرش فروشی مراجعه کنیم. مدل و طرح و نقش فرش را می پسندیم و بعد از کمی چانه زدن آن را خریداری می کنیم یا این که به توافق نمی رسیم و از مغازه خارج می شویم؛ اما در این گزارش قصد نداریم از بازار فرش برایتان بگوییم، بلکه می خواهیم چگونگی رسیدن فرش به مغازه فرش فروشی را تشریح کنیم.

 

این که چه وسایلی برای تهیه یک فرش نیاز است و چگونه مورد استفاده قرار می گیرد؛ مسائلی که شاید تاکنون درباره آن نشنیده یا کمتر شنیده باشید.

 

 قالی دستباف, بافت قالی, دار قالی

 

وسایل مورد نیاز برای بافت فرش
این که برای بافت فرش چه لوازمی نیاز داریم بسیار اهمیت دارد. دار قالی، دفه، شانه، کاردک، قیچی، چله، کوجی، سک و سیخ پود کشی از لوازم مورد نیاز بافت قالی است.

از دار قالی شروع می کنیم. فرش معمولا روی چارچوبی به نام دار قالی بافته می شود و اندازه این دار قالی بستگی به متراژ فرش دارد و به همان نسبت بزرگ و کوچک است. دفه یا دفتین

این وسیله نام های زیادی دارد و هر گویش و منطقه ای آن را به زبان خود تلفظ می کرده و اکنون به نام دفه، دفتین، کرکیت، کلوزار و دستوک معروف شده، اما بیشتر این وسیله را به نام دفه می شناسند و این نام عمومیت پیدا کرده است. دفه یکی از وسایلی است که برای قالیبافی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و وظیفه این وسیله فلزی سر شانه ای، کوبیدن گره های فرش است. در نظر اول اگر این وسیله را در دست بگیرید متوجه می شوید بسیار سنگین است و کار با آن راحت نیست.

 

دفه انواع مختلفی دارد. دفه های بزرگی که باید با دو دست کوبیده شود و دفه های سبک یکدستی. البته هر دو یک کار انجام می دهند، اما این که هر کدام کجا مورد استفاده قرار می گیرد اهمیت دارد. به طور معمول زمانی که بافت قالی به نیمه یا ۵۰ درصد رسید از دفه دو دستی استفاده می کنند. به این دلیل که پرزهای فرش دیگر اجازه ورود دفه یکدستی را که گره به درون تار بفرستد ندارد و دفه های سبک توانایی این کار را ندارند. پس باید از دفه های بزرگ دودستی استفاده شود تا این گره ها زیر تار و پود فرش قرار گیرند.

 

 قالی دستباف, بافت قالی, دار قالی

 

اِرش یا چله
بعد از این که دار قالی تهیه شد، برای بافت آن باید کاری مهم انجام داد که چله نام دارد. چله نخ هایی است که روی دار قالی نصب می شود. برخی افراد تنها به شغل چله کشی مشغول هستند و از این راه نان درمی آورند. پس باید برای شروع بافت قالی ابتدا چله را روی دار قالی نصب کنید. چله تارهای تشکیل دهنده قالی یا فرش است که هر نخ پود از زیر آن به صورت یکی در میان عبور می کند تا نقش فرش را رقم بزند.

 

چله فرش مهم ترین بخش آن است، به این دلیل که اگر خوب این تارها روی دار قالی نصب نشود ، فرش آن ظرافت لازم را نخواهد داشت. هر چه چله فرش کشیده تر و محکم تر باشد نتیجه کار بهتر خواهد بود. چله ها دارای نمره و لا هستند. هر یک از این درجه و نمره ها با توجه به رج شمار یا مسیر رگ مانند فرش انتخاب می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. چله معمولا از پشم، پنبه و ابریشم تهیه می شود که هر کدام از آنها دارای نمره و لای متفاوت است. اکنون نخ چله بیشتر از پنبه تهیه می شود در حالی که قبلا ابریشم و پشم بیشتر مورد استفاده بوده است.

 

آرقاچ یا پود
نخ های افقی که به صورت یکی در میان از زیر و روی تار قالی به صورت رگ یا همان رج قالیبافی رد می شود پود نام دارد. نخ های پود هم مانند تار اکنون از نخ پنبه تهیه می شود. این پود ها بعد از هر گره فرش به وسیله دفه کوبیده می شود تا جایی که یک رج به صورت کامل تمام شود و قالیباف سراغ رج بعدی برود.

 

کوجی، کاردک، قیچی
کوجی به میله کمکی پایه دار قالی گفته می شود و تا تمام شدن فرش روی دار باقی می ماند و بعد از بریدن چله برای درآوردن فرش آن را هم از کنار دار بر می دارند. قطر این میله بین چهار تا شش میلی متر است. دلیل استفاده از این وسیله محکم کردن تارهای قالی و همچنین انسجام بخشیدن به فرش است. کاردک یا کثر برای بریدن سر خامه های اضافی بعد از گره زدن مورد استفاده قرار می گیرد.

 

خامه همان اضافه نخ هایی است که روی قالی بعد از گره زدن باقی می ماند. دسته این وسیله ممکن است چوبی یا فلزی باشد. دسته های چوبی ظاهر شیک تری دارند، اما عمر دسته فلزی ها بیشتر از دسته های چوبی است. قیچی هم یکی از ملزومات قالیبافی است. قیچی قالیبافی با قیچی های دیگر از نظر شکل و شمایل کمی متفاوت است. دسته این قیچی ها با محل برش آن فاصله دارد. دلیل این فاصله سهولت در بریدن پرزهای اضافی فرش است.

 

۰۸
آبان


دار  افقی ( زمینی): دار های زمینی یا افقی قدیمی ترین انواع دار های با فندگی و به عبارتی شاید اولین ابداع بشر برای بافت انواع زیر اندازها بوده است و هنوز هم پس از گذشت هزاران سال غالب دستباف ها و منسوجات قدیمی و سنتی ایران با استفاده از دارهای زمینی با فته می شود . دار افقی به موازات سطح زمین و با فاصله تقریباً۳۵-۳۰ سانتی متری زمین نصب می گردد.

در واقع دار زمینی دارای دو جزء اصلی است : ۱_ سر دار  ۲_ زیر دار .

سایر اجزای این دار عبارتند از چوب هاف ، چوب کوجی ، میخ های مهار کننده و سه پایه .

 در این این نوع دارها در واقع میخهای مهار کننده  همان وظیفه راست روها را به شکل دیگری انجام می دهد .دار افقی

دار عمودی: این دارها که تکامل یافته دارهای ابتدایی هستند از یک چهار چوب مستطیلی شکل با پایه و یا بدون پایه تشکیل می شوند و به طور عمود بر سطح زمین مستقر می گردند. دارهای عمودی از هرنوع که باشند دارای ساختمان مشابه اند.

این دار در جایی ثابت قرار دارد و به دلیل جایگیری کمتر معمولاً در گوشه ای از فضای موجود قرار می گیرند. دار عمودی به سه نوع دار تقسیم بندی می شود:

۱- دار ثابت: در ساختمان این دار، محلی برای حرکت بافت نیست و بافنده خود، به وسیله نردبانهایی که به دو طرف دار بسته شده اند و به بالا می روند تغییر جا می دهد. دار ثابت از ابتدایی ترین انواع دار است. در این نوع دار گلیم به اندازه کادر داخلی دار بافته می شود.

۲- دار تبریزی: این نوع دار متداول ترین نوع دار عمودی است، در کار کرد ن با این دار بافنده تغییر جا نمی دهد دو چوب تحتانی (زیردار) و فوقانی(سردار) دارد. سردار به وسیله پیچ و مهره قابل حرکت است.

دار قالی تبریزی

 در موقع ضروری، دار شل می شود و پس از برگرداندن قسمت بافته شده به پشت، دوباره دار محکم می گردد. با این دار می توان دو برابر اندازه آن بافت. در حال حاضر این دارها با پیچ و مهره و به صورت آهنی ساخته می شوند که اصولی تر است. دارهای کوچک را می توان تمام فلزی ساخت، اما دارهای بزرگ به دلیل سنگینی، مشکل  حمل و نقل و همچنین کنترل ایست آن همچنان از چوب ساخته می شوند.

۳- دار گردان(کرمانی): در این نوع دار، نخ به سردار و زیر دار پیچیده می شود و از شروع بافت به تدریج از سردار باز و بافته می شود سپس به زیر دار بر می گردد. با این نوع دار می توان طول تارها، در نتیجه طول گلیم و قالی  را به مقدار که می توان رساند، در این روش بافت، آنچه بافته شده است، به دلیل پیچیده بودن قابل رؤیت نیست و بعد از اتمام کار، بافته از دار باز می شود و قابل رؤیت است.امکان رویت و مقایسه نقشه ی قسمت بافته شده با نقاط قرینه منتقل شده به پشت دار وجود ندارد .

قسمت های مختلف دار قالی

 سر دار : وظیفه مهار چله ها را دارد و در بالای سر دار قرار می گیرد .

 زیر دار : مانند  سر دار وظیفه مهار چله را بر عهده دارد ولی در پایین دار  قرار می گیرد .

راست روها : در دو سمت دار قالی بافی قرار داشته و وظیفه نگهداری و مهار سر دار و زیر دار را دارد .

فندک : در پایین سر دار و به موازات آن و معمولا با فاصله ای در حدود ۳۰ الی ۵۰ سانتیمتر از آن قرار دارد و به جای سر دار چله ها را مهار می کند . در برخی از مانند دارهای معروف به تبریزی از ابتدا تا انتهای بافت بر روی دار حضور دارد ولی در دارهای موسوم به فارسی بسته به سنت و شیوه با فت زمان حضور آن متفاوت است .

 چوب کوجی : در میانه دار قالی و جلوی چله ها قرار می گیرد و با مهار چله های زیر به کمک نخی به نام نخ کوجی وظیفه مهم جلو گیری از کجی فرش را بر عهده دارد . از این وسیله اغلب در دارهای معروف به فارسی استفاده می شود.

چوب هاف : در لابه لای چله ها قرار گرفته ، محدوده حرکت آن از زیر سر دار تا پشت چوب کوجی می باشد . وظیفه چوب هاف حفظ وتشدید فاصله و زیر و رو در میان چله ها است ، وبا قابلیت حرکت به سمت بالا و پایین ، ردیف ضربدر ها را نیز به بالا و پایین حرکت داده و موجب تسهیل عملیات پود کشی می شود.

گوه : وسیله ای است عموما به شکل مثلث که در محل اتصال سر دار و زیر دار با راست روها قرار گرفته است و با ایجاد فشار و با بالا و پایین بردن سر دار و زیر دار در نهایت وظیفه شل وسفت کردن چله ها را عهده دار است و معمولا در دارهای چوبی استفاده می شودورهایی همچون آلمان و … صادر میگردد

۰۸
آبان

ه دست آوردن رنگ مورد نیاز در رنگرزی:
در روش رنگرزی سنتی با توجه به نیاز برای بدست آوردن رنگهای تازه و بدیع در هنر و صنعت مهم فرش و دیگر هنرهای وابسته و گذشتن از سد محدود سه رنگ اصلی( قرمز، زرد، آبی) می توان از مخلوط کردن مواد رنگ طبیعی استفاده کرد که البته در این امر دانش و تجربه امروزه کاربرد فراوانی دارد.

رنگهای اصلی موجود در طبیعت(قرمز، زرد، آبی) با استفاده از رنگدانه های طبیعی پدید می آیند و این سنت و دانش مربوطه با روشهای اجرایی آن از دیر باز پدید آمده و مورد استفاده اهل فن بوده است.
رنگ قرمز: در این رابطه برای بدست آوردن رنگ قرمز می توان از قرمز دانه یا روناس بهره گرفت.
رنگ زرد: این رنگ از انواع اسپرک، زعفران و برخی مواد دیگر بدست می آید.
رنگ آبی: این رنگ بیشتر از نیل حاصل می شود اما برای بدست آوردن رنگهای ترکیبی انواع سبزها، بنفشها و یا هر رنگی دیگر از روشهای ترکیبی استفاده می شود.
رنگ بنفش: برای بدست آوردن این رنگ، خامه پشم را پس از رنگ کردن با روناس یا قرمز دانه قلیایی می کنند.
رنگ سبز: در این روش خامه پشم را پس از رنگ کردن با اسپرک یا چوب زرد آن را وارد خم می کنند و با همین روشهای ترکیبی می توان نسبت به تهیه کلیه رنگها این عملکرد را انجام داد. همچنین برای بدست آوردن روشنی و سیری رنگ می توان با کنترل عواملی همچون مدت زمان رنگرزی، غلظت رنگ و … به نتیجه دلخواه رسید.

مواد رنگزای طبیعی: همان گونه که قبلاً بیان گردید بسیاری از مواد مورد استفاده در کار رنگرزی الیاف مورد استفاده در صنعت و هنر فرشبافی مواد رنگزای طبیعی هستند.

1. اسپرک 2. اسکوتی 3. انار
4. بقم 5.تمشک 6پوست پیاز
7جفت 8.روناس 9.زعفران
10.سماق 11.شیرین بیان 12.قرمزدانه
13.نیل 14.پوست گردو 15.زرشک
16.گل زلیل 17.برگ توت 18.هلیله
19.گل رنگ 20.سرخس 21.سرساور

رنگرزی با مواد طبیعی:
اسپرک: این ماده رنگی قابلیت تولید رنگهای زرد، طلایی و نارنجی را دارا است. برای به دست آوردن رنگهای مذکور لازم است که در حمام رنگ از دندانه های مختلف استفاده شود تا این تفاوت و گوناگونی رنگ پدید آید.

انار: این ماده رنگی قابلیت تولید رنگهای کرم، زرد تیره، نخودی، قهوه ای روشن بدست آورد.

بقم: این ماده رنگی بیشتر برای بدست آوردن رنگ مشکی کرومی استفاده می شود وهمچنین می توان رنگهای مختلف دیگری نظیرارغوانی روشن، بنفش، بنفش سیر،خاکستری روشن، خاکستری سیر را با اضافه کردن و یا دندانه کردن با موادی همچون زاج سفید، مس آهن و کروم بدست آورد.

تمشک: با این ماده رنگزا می توان رنگ خاکستری تیره را بدست آورد.

پوست پیازکه از این ماده رنگی می توان رنگهای مسی، نارنجی، پوست پیازی و با صورتی بدست آورد برای رسیدن به این منظور باید با استفاده از دندانه های مناسب و نسبت ترکیبات آنها عمل رنگرزی صورت گیرد.
جفت با پوست بلوط: با استفاده از این ماده رنگزا می توان رنگ نخودی و رنگ طلایی به دست آورد. باید در نظر داشت که این ماده به علت وجود ماده زوجی به دندانه کردن نیاز ندارد.

روناس: از این ماده رنگی به علت اهمیت و دارا بودن قابلیتهای فراوان می توان رنگهای بسیاری مانند بنفش، نارنجی، دوغی،قرمز، قرمز مایل به قهوه ای، قرمز مایل به بنفش و رنگهای تیره بدست آورد.

برای رسیدن به این رنگها املاح که به عنوان دندانه مورد استفاده قرار می گیرند شامل: بیکرومات پتاسیم، زاج سفید، سولفات مس، سولفات آهن، کلر و قلع می باشند و با استفاده از مواد رنگی دیگر نیز می توان ترکیبات جدیدی به وجود آورد.
تهیه رنگهای پشت گلی، قرمز کمرنگ و سرخابی با روناس برای بدست آوردن این رنگها می بایست از دندانه قلع استفاده نمود.
معمولاً برای رنگرزی روناس بیشتر از دندانه های اشاره شده استفاده می شود ولی گاهی برای بدست آوردن رنگهای بخصوصی از دندانه مس و آهن نیز استفاده می شود. این دندانه هم باعث کدری رنگ می شوند.

زعفران: با استفاده از دندانه زاج سفید و بهره گیری از زعفران می توان به رنگ نارنجی مایل به قرمز دست یافت. این ماده رنگزا بعلت گرانی و حتی تقلیلات موجود در آن کمتر مصرف می شود و چنانچه لازم باشد بیشتر در قالیهای ابریشمی مورد استفاده قرار می گیرد.

سماق: با استفاده از دندانه های مختلف و بهره گیری از سماق می توان رنگهای خرمایی روشن، خاکستری، زرد، سیاه و سبز روشن را به دست آورد.

هیه رنگهای دیگر:
الف) با استفاده از دندانه زاج سفید و دندانه های سرب بدست می آید.
ب)آبی تیره مایل به سیاه : با استفاده از سولفات آهن به عنوان دندانه حاصل می گردد.
ج) سبز روشن: مواد قلیایی اضافه باعث تولید این رنگ می شوند.
د) زرد: با استفاده از مواد اسیدی این رنگ را تهیه می کنند.
قرمز دانه: یکی از مهم ترین مواد بای تهیه رنگهای قرمز طبیعی است. از این رو با دندانه های گوناون می توان رنگهایی از آن بدست آورد. که ذیلاً نمونه هایی از رنگهای مذکور آورده شده است.
قرمز شفاف: با دندانه قلع سرخابی با دندانه جیوه ارغوانی با دندانه کروم.
شرابی مایل به بنفش با دندانه مس
صورتی با دندانه منیزیم
سبز با دندانه اورانیوم
قرمز لاکی:با دندانه زاج
بنفش کدر با دندانه باریم
خاکستری تیره با دندانه آهن
قرمز مایل به قهوه ای با دندانه سرب
قرمز شفقی با دندانه روی
نیل: از مهمترین رنگهایی است که رنگ ابی طبیعی را به وجود می آورد و اما به همان نسبت از اهمیت خاصی برخوردار است. نکات مهمی نیز در رنگرزی آن وجود دارد که در صورت عدم توجه به آنها نتیجه مطلوبی حاصل نمی شود. بنابراین باید با دقت به نکات زیر توجه شود و نیل تنها در محیط قلیایی قابل حل شدن است.
پوست گردو: این گیاه قدیمی ترین گیاهانی است که برای رنگرزی جهت تهیه رنگهای قهوه ای، قهوه ای تیره، خاکستری تیره و مشکی مورد استفاده قرار می گیرد و برای رنگرزی این ماده رنگی به علت دارا بودن ماده زوجی نیازی به دندانه استفاده شود زیرا وجود همین دندانه ها ست که رنگهای دیگر را نیز پدید می آورد.
رنگ نارنجی: با استفاده از دندانه زاج سفید و 3 درصد اسید اگزالیک حاصل می گردد.
رنگ قهوه ای روشن: با استفاده از دندانه بی کربنات پتاسیم حاصل می شود.
قهوه ای متوسط: با استفاده از دندانه سولفات مس حاصل می گردد.
رنگ نارنجی: این نوع رنگ نارنجی با استفاده از کلروراستاتر حاصل می گردد.
زرشک وحشی: از اتین گیاه می توان رنگ زرد بدست آورد ولی زرشک وحشی در کنار آب کلر رنگ قرمز به دست می آید.
تهیه رنگ زرد با زرشک وحشی: رنگرزی وحشی که با استفاده از ریشه این گیاه انجام می گیرد بسیار ساده است.
گل ذلیل(گل زرد): از این گیاه می توان رنگ زرد زیبایی به دست آورد هر چند که با رنگ کردن الیاف این ماده رنگی با نیل بعنوان رنگرزی حمام دوم،رنگ سبز زیبایی نیز حاصل می شود.
قوت: این گیاه دارای مواد مختلف رنگ داری است که با استفاده از آنها می توان رنگهای متفاوت به شرح ذیل به دست آورد.
سبز مغز پسته ای: با استفاده از اسید کلریدریک غلیظ حاصل می شود.
قهوه ای تا زرد(کاهی): با استفاده از نسبتهای مختلف اسید نیتریک حاصل می گردد.
لاک زرد: با استفاده از زاج سفید یا کربنات سدیم حاصل می گردد.
هلیله: این ماده رنگی در دو نوع هلیله سیاه و هلیله زرد وجود دارد که می توان از آنها رنگهای قهوه ای، زرد و انواع خاکستری را به دست آورد.
گل رنگ(کانشه): از این گیاه می توان رنگ زرد به دست آورد.
سرخس عقابی: با این گیاه می توان رنگهای زرد، سبز مایل به زرد و خاکستری تیره را بدست آورد.


قالی بافی, فرش بافی

۰۸
آبان

فرش مربوط به دوره ایران هخامنشی است و بیش ار 2400 سال قدمت دارد. این قالی در مجموعه پازیریک نزدیک سیبری حدود هفتاد سال پیش یافت شد و هم اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ نگهداری می شود.


قالی پازیریک قدیمی‌ ترین فرش دنیا است که در سال ۱۳۲۸ (۱۹۴۹) توسط سرگی رودنکو، باستان‌ شناس روس در دره پازیریک در کنار اشیاء باستانی دیگری در در گور یخ‌ زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی کشف شد. دره پازیریک دره‌ ای کوچک در شمال کوهستان آلتایی در جنوب سیبری مرکزی و ۷۹ کیلومتری مرز مغولستان قرار دارد. بیشتر پژوهشگران این قالی را از دست‌ بافت‌ های پارت‌ ها و یا مادها می‌ دانند.

اگر پازیریک رابه عنوان قدیمی‌ ترین فرش ایرانی بپذیریم، قدمت قالیبافی در ایران به ۵۰۰ سال قبل از میلاد حضرت مسیح یعنی بیش از ۲ هزار سال پیش بازمی‌گردد. البته شواهدی از اولین فرش ایرانی در کتب چینی نوشته شده است که به دوره ساسانیان مربوط می‌شود.

براساس اطلاعات سایت تخصصی بین‌ المللی فرش ایرانی، قدیمی‌ ترین فرش جهان فرش پازیریک یک اثر کاملا ایرانی هخامنشی است که اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ روسیه نگهداری می‌ شود.

در این فرش به ابعاد تقریبا ۲ مترمربع(۲۱۰×۱۸۳ سانتی‌متر) در هر سانتی‌ متر مربع ۳۶ گره وجود دارد و رنگ‌ های به کار رفته در این فرش، سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوه‌‌ ای هستند. البته گذر زمان باعث دگرگونی در رنگ قالی شده و تنها دلیلی که باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده یخبندان شدید منطقه دره آلتای است. شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است؛ اسب‌ ها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان که در بنای تخت جمشید نیز از این نمونه حجاری ها دیده می شود، همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است.
قالی پازیریک
Pazyrykfull.jpg
اطلاعات کلی
نام قالی پازیریک
دوره به طور قطعی مشخص نیست. احتمالاً پارت‌ها یا مادها
تاریخ ساخت سده پنجم و چهارم پیش از میلاد
محل اکتشاف دره پازیریک (جنوب سیبری مرکزی و در ۷۹ کیلومتری مرز مغولستان)
کاشف سرگی رودنکو، باستان‌شناس روس
تاریخ کشف ۱۳۲۸ (۱۹۴۹)
محل نگهداری موزه آرمیتاژ، سن پترزبورگ، روسیه
اطلاعات فیزیکی
جنس پشم
اندازه ۱٫۹۸ در ۱٫۸۹ متر
۰۶
آبان

قالی یا فرش نوعی زیرانداز بافته شده از الیاف پنبه، پشم و در بعضی موارد ابریشم است که معمولاً برای پوشش زمین به کار می‌رود. از آنجا که قالی و فرش همیشه نقش‌های زیبا بر خود داشته‌اند، امروزه به جنبهٔ تزئینی آن نیز توجه می‌شود.ازسال ۱۳۹۳ به بعد شهر تبریز به عنوان پایتخت فرش جهان معرفی و این اثر ماندگار در میراث ملموس یونسکو با شماره ۰۰۳۸۳ ثبت گردید.

ریشه‌شناسی واژه‌های مربوط به گستردنی‌ها[ویرایش]

در زبان پهلوی واژه‌های گوناگونی برای اشاره به انواع گستردنی‌ها به کار برده می‌شد: برای قالی نفیس از بَت یا بوپ، برای نمد و فرش ازنمت استفاده می‌شد و برای فرش و بستر از ویستَرْگ که از ویستردن (wistardan) گرفته شده که در فارسی امروز، گستردن گفته می‌شود.

اما واژهٔ قالی یا خالی یا غالی از نام شهری به نام قالین (اصل نام شهر مشخص نیست هرچند قلعه و نه شهری وجود دارد که به انگلیسی غالین جاکار و بِرداوان می‌نامند و در خود ارمنی برداوان می‌گویند) در ارمنستان(بخشی از ایران باستان) گرفته شده‌است.

البتّه فرهنگ لغت عمید کلمهٔ قالی را برگرفته از کلمهٔ ترکی قالین به معنای فرشِ پُرزدار که با نخ و پشم به رنگهای مختلف بافته می‌شود، معنی کرده است.[۱] 

معنای «بوب» در لغتنامه دهخدا چنین آمده‌است:

فرش و بساط خانه... فرشی که آن را انبوب نیز گویند... در ارمنی، بوب و پهلوی، بوپ. در تاریخ طبری از ابوجعفر محمد بن جریر طبری (حدود ۲۶۶ - ۳۱۰) و ترجمه و تالیف ابو علی محمد بلعمی (۳۲۵) واژه «بساط» مترادف فرش آمده‌است. در آنجا از «فرش بهارستان» سخن می‌رود که در حملهٔ اعراب به ایران از کاخ تیسفون بدست آمده‌است. در معجم البلدان از یاقوت حموی (اوایل سده هفتم هجری قمری) چنین می‌آید: «بساطی یافتند از دیبا، شصت ارش اندر شصت ارش». در نُزهَة القُلوب حمدالله مستوفی (۷۵۰) از قول ابوعون صاحب کتاب الذیج چنین آمده‌است: «در قالی‌قلا فرشی بافته می‌شود که آن را قالی نامند و قالی نسبت اختصاری است به شهر قالی‌قلا و قالی‌قلا شهری است در ارمنستان کبیر... از عهد انوشیروان، هنوز ارمنستان بدست ایرانیان بود تا اسلام آمد... «ارمینیاغس» یکی از مردم ارمنستان زمام حکومت... را در دست گرفت. پس از وی زنی به حکومت رسید بنام «قالی» و شهری ساخت و آن را «قالی‌قاله» نامید که به معنای احسان است.»

پیشینهٔ قالی[ویرایش]

به دست بافتهٔ پُرزدار و گره‌دار قالی گویند. همهٔ پژوهشگران بدون چون و چرا بر این نکته اعتراف دارند که قالی و قالی‌بافی از آسیا شروع شده است. پژوهشگران بر این عقیده‌اند که ترکستان، ایران و قفقاز می‌باید مهد اولیهٔ این هنر بوده باشند. از عباراتی که در انجیل و ادبیات کلاسیک آمده به این نتیجه رسیده‌اند که هنر شرقی قالی‌بافی مدت‌ها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بوده و وجود داشته است.[۲]

هومر حماسه‌سرای معروف سدهٔ هفتم پیش از میلاد یونان صحبت از «کاناپه‌ای که با یک قالی ارغوانی مفروش شده بود» می‌کند. یا گزنفون مورخ، فیلسوف و سردار آتنی که در سال ۴۰۱ پیش از میلاد به جنگ با ایرانیان باستان پرداخته، گزارش کرده است که ایرانیان عادت دارند روی قالی‌های نرم استراحت کنند. با نگاهی به نقشهٔ جغرافیا امروزه منطقهٔ وسیعی شامل کشورهای آسیای صغیر، ترکیه، قفقاز، ایران، ترکمنستان، پاکستان، افغانستان، هند، تبت، چین، مصر، اسپانیا و حتی کشورهای شبه‌جزیرهٔ بالکان مانند رومانی را می‌یابیم که هنر و صنعت قالی‌بافی در آنها وجود دارد؛ ولی آنطور که پژوهشگران گفته‌اند، ایرانیان نخستین قومی بوده‌اند که به قالی‌بافی پرداختند و در این زمینه سرآمد جهانیان شدند. چنانکه آخرین پژوهشهای باستانشناسی هم دال بر این موضوع هستند. منظور اشاره به قدیمی‌ترین قالیِ پُرزدارِ شناخته‌شدهٔ موجود در جهان یعنی قالیچهٔ پازیریک است که در سال ۱۹۴۹ میلادی برابر با ۱۳۲۷ هجری شمسی توسط گروهی از باستان‌شناسان روسی به سرپرستی پروفسور رودنکو در حفاری‌هایی در منطقهٔ آلتای سیبری جنوبی در درهٔ پازیریک کشف شد[۲]

تاریخچهٔ بافت قالی (یا فرش) تا آنجا که دانسته شده است، به هزارهٔ پنجم و ششمِ پیش از میلاد در آسیای مرکزی برمی‌گردد. قالی ایرانی پازیریک، قدیمی‌ترین قالیِ دستبافِ یافته‌شدهٔ جهان است که در سیبری کشف شده و بافت ایران در دوران هخامنشیان است. قالی‌بافی در سدهٔ ۱۰ میلادی به وسیلهٔ مورها به اسپانیا شناسانده شد. جنگ‌های صلیبی باعث شد تا قالی‌های ترکی به اروپابرده شوند که در آنجا بیشتر از دیوارها آویزان می‌شد یا بر روی میزها قرارمی‌گرفت؛ بنابراین، از آغاز آشناییِ اروپاییان با قالی، آنها به آن به دیدهٔ یک اثر هنری و نه یک زیراَنداز می‌نگریستند. پس از گسترش تجارت در سدهٔ ۱۷، قالی‌های ایرانی به شکل چشمگیری به اروپای غربی شناسانده شدند.

امروزه مراکز عمدهٔ تولید و بافت قالی، کشورهای ایران، پاکستان، هند، ترکیه، شمال آفریقا، منطقهٔ قفقاز، نپال، اسپانیا، ترکمنستان و تبت می‌باشند.

تاریخ قالی در ایران[ویرایش]

پیشینهٔ درهم‌تنیدنِ الیاف در ایران برای تولید منسوجات به‌خصوص پارچه، به هزارهٔ پنجم پیش از میلاد می‌رسد. آثار گرانبها و زیبایی که از بخشهای مختلف ایران به دست آمده، گواه آن اند که منسوجات ارزشمند و بحث‌برانگیزی در این دوران وجود داشته‌اند، ازجمله تابوت سفالی دوران دالما، کردستان، همچنین آیینهٔ مسیِ زنگ‌زدهٔ نوعِ ایلامی در سییَلک و سایر مناطق.

بعد از گذشت سالیان متمادی، تقریباً در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، انسان توانست چگونگیِ به‌هم‌ریسیدنِ نخ‌ها و ساختنِ طناب را کشف کند. این اکتشاف مانند تمام اکتشاف‌های تاریخ فواید بسیار سودمندی برای هنر و صنعتِ آن دوران داشت. از جمله آن که از رشته‌های درهم‌تنیدهٔ طناب مانندی برای زیباییِ ریشه‌های فرش استفاده می‌کردند. آثار به‌دست‌آمده از مناطقی مانند گورهای مارلیک،قلعهٔ کوتی در دیلمان، و همچنین حسنلو نزدیک ارومیه شاهدهایی بر این ادعا هستند.

قدمت فرش‌بافی و به‌طورکل منسوجات در ایران بسیار زیاد است. آثار زیبا و تفکربرانگیزی از دوره‌های مختلف کشف شده‌اند که نمی‌توان آنها را به‌طورِدقیق به یک دورهٔ خاص نسبت داد. گاهی اوقات یک اثر طیِ گذشتِ سالیانِ دراز و طی سلسله‌های مختلف ساخته شده است.

ایلخانیان و تیموریان

فرش‌های دورهٔ ایلخانیان زیاد شناخته‌شده نیستند. در این مورد محققی به نام آرمی برینگز نظریه‌ای ارایه داده که دارای نقاط ضعف بسیاری می‌باشد و در درستی آن به دیدهٔ تردید باید نگریست. بر پایهٔ نظر او نقاشی‌هایِ فرش‌های دورهٔ تیموریان دقیقاً خصوصیاتِ فرش‌های این دوران را بازمی‌تابند. به عبارت دیگر با دیدن این نقاشی‌ها می‌توان به تمام ویژگی‌های بافتی و ظاهری و به طور کل تاریخچهٔ آنها پی‌برد. اما از آنجا که نقاشی‌های به‌دست‌آمده از هنر فرش‌بافی این دوران بسیار محدود می‌باشند، پس اطلاعات زیادی از فرش‌های این دوره در دست نیست و درست همینجاست که سستیِ نظریهٔ برینگز هویدا می‌شود.

دورهٔ صفویه

می‌توان گفت فرش‌های ایران در دورهٔ صفویه به بالاترین حد خود در زیبایی و بافت رسیده‌اند که این مهم به دلیل تحت پشتیبانی شاهان قرارگرفتن، دسترسی‌داشتنِ فراوان به مواد مورد نیاز برای بافت فرش و همچنین به‌رسمیت‌شناختنِ فرش به عنوان کالایی برای تجارت بوده است.[۳]